۱۳۸۹ مهر ۱۷, شنبه

44$:روز ملی الدُختر,را به عموم دختران خواهان حقوق مساوی تسلیت میگوییم!




امروز تعداد زیادی از دخترهای ایرونی که این روزها حسابی نشان دادند که پاش بیافته صد تا مرد رو حریف هستند در یک حرکت نمادین روز ملی! هه هه!دختر را به بهانه تولد حضرت معصومه! به یکدیگر تبریک گفتند.و این شد که گفتم ببینم این معصومه خانم چه شخصیتی بوده و چه کارایی در حق بشریت و انسانیت و مخصوصاً در حق دختران کرده که آنقدر با ارزش بوده که شده نماد دختران مبارز ایرانی که بنده های خدا حتی به اینکه به اندازه ما مردهای ایرانی هم حق زندگی داشته باشند راضی شدند! (این کلمه دختر شامل حال موجوداتی مثه فاطی رجبی و جانورهای مشابه ایشون نمیشود!)
کمی اینترنت رو چرخه زدم و به یک جمله رسیدم از ایشون که فرموده بودند:" مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما است."!! و همانجا بود که گفتم هه هه همین سانتی یه گو!! خودمان را میگوید!و همین جا بود که فهمیدم اصلاً به منچه الانه که بچه های مذهبی مرا مورد عنایت قرار بدهند و باز بحث ما را خار مادری کنند!گفتم پس از چند تا از دخترها بپرسم!که چرا امروز را به هم تبریک میگویند شاید من اشتباه میکنم و اصلاً من غلط میکنم که خفه نمیشم و سوال میپرسم که مگه میشه آدم هم آزادی و حق برابری با مرد رو بخواد هم روز تولد معصومه خانمی که به هیچ کدام از این حق ها اعتقادی نداشت و کلاً ایشون و اجداد زن ایشون هیچ وقت دغدغه ای به نام حق زن یا دختر نداشتند و ایشون و هفت نسل این ور و اون ورشون با قوانین چند همسری مردها و صیغه و نصف بودن ارزش جان,ارث,شهادت زن و سنگسار و شلاق زدن و اعدام زنها فقط به جرم رابطه جنسی و هزار و یک کوفت وزهرمار دیگه که هر روز کوبیده میشه بر سر دختر ایرانی و اوه اوه داشت یادم میرفت این حجاب که معروف شده روسری توسری! نه تنها مشکلی نداشتند! هیچ ,تازه موافق هم بودن اساسی! ...و در آخر به همان جواب تکراری رسیدیم که این مذهبی که به چند میلیون دخترهایی که با نامحرم میخوابند میگوید فاحشه و جهنمی! یک امر شخصی میباشد و غیر قابل بحث!پس خفه میشویم و نمیگوییم که رفیق وقتی مذهب تو به جرم اعتقاد نداشتن به اعتقادات تو  من و میلیاردها آدم دیگر در دنیا را میکند اهل جهنم من هم حق دارم به تو بگویم که توهین نکن تا نکنم!؟ها؟
نه ..جان من !این تن بمیره! خواهر من !نازنین من! فدای روی ماهت بشم! که وژدانی اگر من تو این مملکت سختی کشیدم تو جد و آبادت پای همین قوانین اسلامی آمد جلوی چشمت!من رو مسخره کردی یا خودتو!!!اصلاً در کل به منچه!...برای ما مردها که این قسمت قوانینش زیاد هم بد نیست!اگر هم خوشحالت میکند به حرمت اون روزها که نصف این مردهای سیبیل قشنگ تو سوراخ موش هاشون قایم شده بودند و تو چه با حجاب چه بی حجاب کنارم بودی و مبارزه کردی روزت مبارک!

۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه

43$:رادان جان, آدم بچه قرتی باشه اما بی غیرت نباشه!



رادان جان عکسهای سیرک زیبایتان را دیدیم کلی هم خندیدیم به پدر مادر هر چی آدم بی غیرته!آخه رادان جان بابا بزار یک سال از از عاشورای 88 بگذره بد شیرین کاری کن هنوز اسنادش موجوده که میگفتی : ""وانت نیروی انتظا تی !تته پته مته تته پته مته!ماااااااماااااان!" یادت رفته یک مشت بچه قرتی ریختند در خیابان و ییهو دیدی شهر را از تو پس گرفتند آخرش هم خودمان مثه بچه آدم شهر را پس دادیم!نکنه فکر کردی تو شهر را پس گرفتی؟؟؟
ببین رادان جان هر وقت تو را میبینم یاد این بچه های  سرتق میافتم که هی فحش میدن و سنگ پرت میکنن تا میگیریشون میگن آقا غلط کردم و به تته پته میافتن دوباره تا ولشون میکنی میرن دو قدم اون ورتر فحش میدن!آخه خرس گنده خجالت بکش سنی ازت گذشته!رفتی تو پادگان نظامی بدون اعلام قبلی وسط سربازهای تا دندون مسلح کلاه گیس سرت کردی که چی؟آخه فدای شکل ماهت بشم من قرتی ,تو مرد, من بچه...(خیلی بی تربیتی !!) ,تو ممد بیجه!!! مرد باش بیا وسط خیابون همین کار رو بکن بدون نیروهای امنیتی !
رادان جان  ببین پسر خوب میدونم تو مقداری مشکل روانی داری و بعضی وقت ها تیک عصبی میزنی و بندری میزنی میدانم که سختی زیاد کشیدی و همین طور حرفم با اون برادرهای پشمالو هم هست که در سیرک انتظامی برنامه اجرا کردند ببین عزیزم دنیا عوض شده این روزها معیار غیرت به سیبیل و ریش و ابرو پاچه بزی نیست قربونت برم!این روزها میتونی سه تیغ کنی میتونی دماغت رو اصلاً عمل کنی(قابل توجه کرکس مداری اگر داری میخونی!راستی سلام!) که دیگه شبیه سمور آبی  و کرکس نباشی اصلاً میتونی ابرو بردای که عینهو امام راحل شبیه  غول مرحله آخر بازی های کامپیوتری نباشی و .... و در عین حال میتونی انسان باشی میتونی باغیرت باشی!میتونی وقتی میبینی خواهر و برادرت رو تو روز روشن دارن میزنن میکشن بری کمک ,جای اینکه ظهر عاشورا بشینی  گوشه هیئت هی جیغ بزنی حسین حسین حسین!!!!آخرشم نذری به دست بری به سمت خونه!بعدش با خودت بگی آی قربونت برم امام حسین چه غریب بودی!آخه بزقاله (این کلمه توهین آمیز نیست با اون بزغاله فرق میکنه!گیر نده دیگه!)بر فرض درست بودن اعتقاداتت این آقای امام حسین با 72 نفر دیگه رفتن جنگیدن که امر به معروف کنن به قول خودشون! بعدش تو کلاً از این داستان این رو فهمیدی که امر به معروف یعنی بری به دختر مردم گیر بدی هووووی فلان فلان شده روسریتو بکش جلو!!نه جان من دیگه چی فهمیدی؟کم کم من بی اعتقاد هم داره دلم برای امام حسین کباب میشه که گیر چه جماعتی افتاده ! که دو قدم بالاتر ملت رو میزنن میکشن!یارو تو سر خودش میزنه هی جیغ میزنه!ما اهل کوفه نیستیم حسین تنها بماند!!!حالا اون جماعتی که حسین حسین میکنند مردم را هم میکشن که هیچ!این جماعت دل خجسته ای دارند...بنده های خدا فکر میکنند هر طرفی که تعداد بیشتری باشد لشکر یزید!وگرنه مرض نداشتند وقتی سه میلیون نفر آدم سه روز تو خیابون راهپمایی میکنن رو بزنن بکشن!!!بنده های خدا شنیدن که لشکر یزید زیاد بود و لشکر این ور کم!پس نتیجه میگیریم....!
دیگر عرضی ندارم فقط خارج از برنامه خواستم ببینم میتونم شماره تیلیف اون پسر خوشگله  مانتو آبیه که رو کوول اون  پشمالوهه هستش رو داشته باشم به جان شما فقط کمی میخواهم امر به معروفش کنم!فکر بد نکن, بَبَم جان!!!