۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

41$:از هتک حرمت قرآن تا هتک حرمت پرچم دشمن




امروز «شبِه مردم» غیور همیشه ساندیس به دست ایران بار دیگر با حضور در صحنه و اعلام انزجار از آمریکای استعمارگر و اسراییل جهان‌خوار و انگلیس اشغال‌گر!!! با حضور خود در صحنه (ضلع غربی میدون انقلاب تا ضلع شرقی و اطراف!) و آتیش زدن پرچم آمریکا و اسراییل و انگلیس و احتمالا محض احتیاط جزغاله کردن یک نقشه جهان! ثابت کردند که مثه همیشه از هیچ جای دنیا خبر ندارند! و یکی نیست به این‌ها بگه برادر و خواهر من، تری جونز آتیش پاره اولا آمریکایی بود نه اسراییلی، دوما همین اوباما و رفقای جهان‌خوارش با چهار کلام حرف حساب و بدون دخالت هر گونه چماق و گاز اشک آور پشیمونش کردند! می‌فهمی؟
این روزها که این آقای کشیش تری وربِپری جونز اسرائیلی وابسته به سازمان جاسوسی سیا  و دست نشانده استعمار پیر که خودش می‌گوید در کلیسایی در فلوریدا داشته مگس می‌پرونده که یهو یه چیزی پروند و تا به خودش اومد دید 8000 نفر افتادن پشت سرش تو فیس بوق می‌گن :«ایول ایول! داش تری رو ایول!» تازه فهمید چه تِری زده!البته ما ملت غیور می‌دانیم که ایشان یک قصر بزرگ به ارزش یک میلیادر دلار در فلسطین اشغالی از پول همین بچه های گشنه غزه ساخته! و البته این کشیش یهودی!!! دیگر در صدر اخبار نیست! البته مگر ما مرده‌ایم که بزاریم این بحران بخوابد، پس دوباره می‌بریمش صدر اخبار و می‌گوییم تو هنوز داغی پدر جان (این پدر با اون پدر مقدس فرق می‌کنه، ایشون به حکم امام راحل خلع کلاه شده اند!اسنادش هم موجوده!) نمی‌فهی پدر من، قرآن رو آتیش زدی یادت نمیاد!!
و از اونجا که ما کلا خیلی مردم با فرهنگی هستیم و از همون منشور کوروش و کارت بسیج فعال کوروش کبیر و چفیه و هدبند لبیک یا مضاعفش (هدبند هم به زودی می‌ذارند، نگران نباشید!) هم معلوم هست! و در نتیجه ایران خیلی هم بدون اسلام مخصوصا از نوع آخوندی‌اش بده و اصلا کوروش خر کیه! ها چی شد؟ نتیجه گرفتیم که سوزاندن کتاب نشانه بربریت می‌باشد! دیگه چه برسد به قرآن کتاب مقدس مسلمین جهان...اصلا از همان دوران که اعراب به کشور ما حمله کردند و همه کتاب‌های ما را آتیش زدند ما فهمیدیم که این کبوتر صلح بر فراز کشور ما پرواز کرده ولی بی‌انصاف شاخه زیتونش که به ما نرسید هیچ! محض خنده یک خراب‌کاری هم بر سر ما کرد و کوچ کرد به سمت غرب وحشی! و ما ماندیم و کلی کتاب سوخته و فرهنگی جزغاله!
و این‌جا بود که گفتیم به حرمت این سال‌ها بگوییم آهای امام مضاعف ای مهربان پدر! ای زیبا رو! ای ریش قشنگ! ای مجتبی پدر! ای متمدن! ای دشمن‌ستیز! اگر در قرن 21 سوزاندن کتاب نشانه بربریت هست که هست (بر منکرش لعنت!)، اگر قرآن کتاب مقدس مسلمانان هست که هست (بر چشم بد لعنت..)، خوب قشنگ! پرچم کشور هم چیز مقدسی است! (آقای کرکس‌مداری اگر هنوز داری می‌خونی اول سلام، دوم منظورم جریان فتنه و عوض کردن رنگ سبز به آبی پرچم خودمان نیست داغ نکن برادر!)... عزیز من سوزاندن هر چیزی در قرن 21 نشانه بربریت هست! همون‌جور که پرچم کشور آمریکا برای مردم وطن‌پرستش مقدس هست! و سوزاندن این پرچم در قرن20-21 نشانه بربریت که چی بگم نشانه سنگکیته، اونم از نوع خشخاشی‌اش! قشنگ من!
راستی خدایی اون وقت که اوبامای ظالم و رفقای خونخوارش داشتند این تری آتیش‌پاره رو منصرف می‌کردند و هی می‌گفتند تری جان بابا آدم باش تا تر نزدی به افغانستان و عراق و ... شما داشتی چه کار می‌کردی؟ کم کم دارم شک می‌کنم داشتی برگ برگ قرآن رو پاره می‌کردی و هی با خودت می‌گفتی :«آتیش می‌زنه، آتیش نمی‌زنه، آتیش می‌زنه، آتیش......آی آتیش بزنه شروع کنم بحران‌سازی! آی آتیش نزنه چه‌جوری شروع کنیم بحران‌سازی!»

40$:نامه‌ای سر گشاد به امام مضاعف!




این روز ها که پدر عِلمِ "نامه نویسی به امام مضاعف" ممل آقای نوری زاد مردی از جنس شرف و قلم در زندان اوین به سر میبرد و من مردی از جنس قُر قُر در خانه مان زیر باد کولر نشسته ام و شاکی از اینکه چرا این ممل آقای ابطحی جای اینکه تو فیس بوقش هی استتوس از خودش در وَ کُنه, چرا چهار تا حرف حساب نمیزنه که اینم بره تو زندان !و کمی آن طرف تر جناب سلحشور که اگر این فاز جدید خودنویس عینهو اون لنگر معروف در اقیانوس های اینترنت خیز بر روی زبانم نیافتاده بود میگفتم همون فیلم نامه دزد فلان فلان ....! به خودش اجازه میدهد که به نوری زاد نازنین ما نامه بنویسد!من هم جو گیر میشوم و میگم کی به کیه من هم نامه ای مینویسم و این بار میگویم برسد به مردی از جنس قدرت به نام امام مضاعف!


نامه سلحشور به نوری زاد! 

سلامی به بوی خون جوانان ایران زمین و احترامی به حرمت ریش سفیدت و سن بالاترت! برای نشان دادن حسن نیتم به رسم قدیم خواستم سر یکی از سران فتنه رو با فتوشاپ ببرم بِچِسبونم (اَتَچ سابق)به میلم و براتون بفرستم که همان لنگر مزبور  بر روی خطوط ارتباطی ما افتاد و نشد!ولی از آنجا که میدونم خیلی خیلی دوست دارید من هم صدایتان میکنم امام مضاعف!

از شما چه پنهون چند وقت پیش شایعه فوت رفیق شفیقتان جناب جنتی که بعضی از این ضد انقلابیون بی سواد و بی ادب,که البته در فاز جدید خودنویس هیچ جایی ندارند به ایشون میگویند دایناسور!(در صورتی که کمی تحقیق کنند میفهمند که تیرانازاروس رکس دانیاسور معرف به شاه مارمولک خونخوار هم  بود تا حالا چهل تا فسیل پوسونده بود! )پخش شد و بعدش ایشان خندیدند و گفتند زرشک!فهمیدیم که همانا مرگ حق! و شما در حق ما پدری کردی و حق این همه جوان را کف خیابان الحق و الانصاف بهشان دادی!تازه بعضی ها هم که رو درواسی کردند و حقشان را نگرفتند به زور مامور فرستادی دنبالشان که بیا حقت را بدهیم!ولی با تمام بزرگواری شما و عدالت شما دست بالا دست زیاده امام جان!یک وقتی دیدی این خدایی که میگویند نماینده شما در آسمانها هستش!خواست عینهو جنبش ما تغییر فازی بده  و  حق شما را هم بزارد کف دستتان!حالا مموتی بیار  و  مشائی بار کن!حالا این اتفاق دو حالت دارد...!

۱.این جماعتی که این روزها هر جا شما میروی به عشق ... (شما فکر کن عشق شما ما فکر میکنیم ساندیس و از ساندیس بهترون!) میایند اگر شما به حقت برسی!شک نکن که خیابانها رو تا آنجا که بتوانند پُر میکنند و آی اشک مصباح ببخشید تمساح میریزند بعضی ها شون هم اشک واقعی!ولی چند وقت که بگذرد معبودی جدید پیدا میکنند و شما و اهل بیت تان هم ییهو دیدی شامل طرح فتنه سازی و پسر نوح و طلحه و ذبیر و این جور قصه های دینی شدید!که به قول یارو گفتنی قدرت پدر و پسر نمیشناسد چه برسد به ....

۲.این کشور جماعتی دیگر را شامل میشود که معروف هستند به فراموش کاری به قیمت آزادی!خیلی رُک بگویم همان جماعتی که رای شان هپلی هپووو شد! جماعتی هستند با معرفت و در عین حال فراموش کار!ا جماعتی که میگویم همانها هستند که اگر فرصتی کوچک پیدا کنند و روزنه ای به آزادی ببینند خیابان های کشور را هر رنگی که تو بگویی میکنند حتی اگر حُکمت قرمزی خونشان باشد!اینها همانها هستند که از رفسنجانی ها و .... لطمه ها خوردند اما وقتی ذره ای احساس کردند آزادی آنها با منافع رفسنجانی ها گره خورده دیندار و بی دین در میدان جنگ زیر باتوم گاز اشک آور ایستادند و نماز خواندند!همانها هستند که وقتی آخوند میدیدند هوو میکردند و میگفتند اخوند خوب آخوند ... است! اما وقتی دیدند کروبی ها میگویند با شماییم فریاد زنده باد کروبی ها سر دادند!و ذره ای شک نکن که این جماعت احمق نیستند فقط به دنبال تسویه حساب شخصی نیستند حاضرند فراموش کنند اگر به آنها وعده آزادی داده شود!اما نه از آن مدل وعده ها که 57 امام راحل! دادند..فقط خواستم بگویم تعارف که نداریم من آزادی را دوست دارم تو هم قدرت را!پس بیشتر از این اشتباه نکن ...شاید بگویی حالا که از کف خیابانها ما را جمع کردی دیگه حس معامله قدرت و آزادی را نداری!ولی محض عوض شدن جو هم که شده یاد دفعه قبلی که از آس حکم استفاده کردی بیفت 18 تیر را میگویم یادت هست اگر عکس ما را پاره کردند .....!بزنید ..... را یکی کنید!

حالا از ما گفتن بودا یه وقت دیدی دفعه بعدی دست کردی تو جیبت دیدی دیگه آس حکم نداری که رو کنی!مثه آن شاه خدا بیامرز(شایدم خدا نیامرز) هم رفیق واقعی که نداری حداقل بروی مصر شایدم سوریه!یا هر جایی با خجسته خانم و آقا مجتبی لب ساحل قدم بزنید!خلاصه از ما گفتن بودا!راستی تا یادم نرفته قبل از خداحافظی یکی بزن پس کله آقا مجتبی بگو خوبه یکی خودت رو بزنه!اگر خجسته خانم هم چیزی گفت یکی محکم تر بزن بگو تا حالا اسم پارک لاله رو شنیدن!


۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

39$:نازنین بانو حال همه ما خوب است اما تو باور نکن...








این روزها گفتم محض خنده هم که شده یادی از نازنینی بکنم که دو ماهی میشود در خواب سنگینی به سر میرود که دکترها اسمش را گذاشته اند کُما و برای چند ساعتی هم که شده و اینجا را از جو سیاسی بیرون بیارم و مثلاً نگم که چرا شایعه به کُما رفتن اون آخرین بازمانده تیرانازاروس رکس ها (مارمولک خونخوار!) را وقتی شنیدم هر چه قدر هم سعی کردم ادای آدم حسابی ها را در بیارم باز در آنجایم عرووسی بود!ولی حتی لحظه ای فکر کردن به این نازنین بانوی خودمان ما را خراب دو عالم میکند!تا اینکه گفتم نامه ای محض خنده ,برای دلم خودم بنویسم و آخرش بگویم برسد به دست نازنین بانویی که در خواب است و نمیدانم که خبر دارد که کودک شش ماهه اش دیگر در شکمش نیست یا نه....
سلام نازنین بانو حالت خوب است دماغت چاق است ؟این روزها حال همه ما خوب است اما تو باور نکن!دو ماه پیش دکتر ها گفتند همه چی تمام! اما مثه اینکه تو از من هم کله خر تر هستی!و میخواهی به این دهن کجی که به مرگ کردی ادامه دهی و یاد خدا بندازی که ممکن است کارهای مهم تری از جدا کردن دو عاشق اونهم با گرفتن جان یکی از دو عاشق !داشته باشد این روزها ما همه از ته ته دل شکر گذار خدا هستیم به خاطر نعمت هایش !اما تو باور نکن...
از کودک درون شکمت که شش ماهی از آمدنش به شکمت میگذشت مپرس که حالش خیلی خوب است دکتر ها همه سعی خودشان را کردند ما بعد از تحریم ها خیلی قوی شدیم آخر!بهترین ها را در همه جا داریم فقط کمی دکترت  دیر آمد بالای سرت یک مقدار هم پرستارها اشتباه کردند یک مقدار هم بچه در خون غلتید و راحت شد!حال بچه خوب است اما تو باور نکن...
از همراه همیشگیت از عاشقی که تنها معشوقش تو بودی که دیگر مپرس حال او هم خوب هست مگر میشود کسی که چند ماه بیشتر تا پدر شدندش نمانده بود حالش بد باشد !اتاق کودکی که دیگر نمیاید را به عشق تو نچید تا خودت بیایی و با هم دیگر وسایل را بچینید اسباب بازی های کودکانه کودکی که نیامده رفت !فقط به خاطر اینکه دکترهای ما, بیمارستانهای ما خیلی مجهز و مسئولیت پذیر هستند ....عاشق همیشه عاشقت حالش خوب هست فقط کمی شب ها بی تابی میکند بعضی وقت ها آغوشت را طلب میکند محض خنده بعضی وقت ها مثل ابر بهاری گریه میکند اما من میدانم حالش خوب هست آخر هنوز هم روحیه شوخ طبعی دارد بعضی وقت ها رفتارش را مثه دیوانه ها میکند و ظهر ها زودتر به خانه میاید که تو ناراحت نشوی!عاشق همیشه عاشق هم حالش خوب هست اما تو باور نکن....
از پدر مادرت نپرس که حالشان بهتر از این نمیشود پدرت به ابطحی گفته زکی !رژیمی گرفته که ببینی باورت نمیشود کاری که تو با روح جسم آنها کردی هیچ بازجو و هیچ شکنجه گری نمیتوانست بکند پدرت ادای ابطحی را در میاورد تا همه شاد شوند همش میگوید دکترها یک سری قرص بهم داده اند گفتند اینها را بخور وقتی میخورم انگاری همه چی برای لحظه ای فراموش میشود و میتوانم لحظه ای بخوابم مادرت هم که انگار نه انگار تو در تخت بیمارستانی آخرش هم این زن درست بشو نیست!من موندم این بابای بیچاره چه گناهی کرده که باید پول تلفن این خانه را بدهد آخر همش پای تلفن هست!مثه گذشته ها که میشستید ساعت ها با هم حرف میزدید عینهو بچه ها هم تا ازش میپرسیم با کی تو اتاق داشتی تلفنی حرف میزدی جواب میده"نازنین بانو!" این کار ها را فقط از سر شوخی میکنند تا روحی تازه به جسم تو بدمند!حال پدر مادرت خوب خوب هست اما تو باور نکن...
از فلانی و فلانی که دیگر مپرس !جمع فامیلی سر جایش هست یادت هست لحظه لحظه چه خوشی هایی را با هم گذراندیم من بودم و تو و عاشق همیشه عاشقت و فلانی ها !همیشه شاد همیشه سر زنده!یادت هست بار اخر که دور هم جمع شدیم همه با هم فریاد زدیم خدایا این خوشی ها را از ما نگیر!کاش نمیگفتیم مثه اینکه فرشتگان چاپلوس خدا صدایمان را شنیدند همانها که از چاپلوسی بر ما تعظیم کردند همانها که مثه شیطان که صادق ترینشان بود نگفتند نه!و باز هم ما شامل عدل الهی و آزمایشات الهی قرار گرفتیم!فلانی حالش خوب هست فقط به یاد ان روزها که میخواندیم امشب در سر شوری دارم در اوج آسمانهایم ! چند وقتی رفت در اوج آسمانها و سقووووط! آخر مملکت ما دارد کم کم به رتبه اول مواد در دنیا میرسد حال مادر و پدر فلانی هم خوب است فقط هر چند وقت یک بار نمیدانند وقتی بر سر خودشان میکوبند از غم تو گریه کنند یا غم خودشان!فلانی با معرفت جمع که همیشه به بچه گی کردن هاش میخندیدم دیگر چیزی برای خندیدن ندارد!ولی حالش خوب میشود اما تو...
از خودمان مپرس که حال من یکی که عالی هست مگر میشود  کسی که دکترها امید دادند که مادر پدرش چند سال دیگه هم زنده میمانند بد باشد؟؟هنوز هم همان کله خری هستم که به شوخی  میگفتی یک روز سرت را به باد میدهی سر این سیاسی بازی ها!اگر هم به باد ندی خودم لو میدمت تا آدمت کنند!من هم به شوخی میگفتم تا شما اکثریت خاموش را با دست های خودم خاک نکنم جایی نمیروم!آخرش هم همه میخندیدم و از ته دل میگفتیم خدا ااون روز رو نیاره دیووونه!....
در آخر هم میدانم برایت مهم نیست ها اما از لجت هم که شده میگویم حال جنبش ما هنوز هم خوب هست هنوز هم آن دست بند سبز را که بعد از انتخابات بر دستانم بستم به یاد رفقایی که رفتند میبندم هنوز هم کله خر هستم هنوز هم مطلب مینویسم هنوز هم  امید دارم که یک روز خوب میاید و این تنها چیزی هست که میتوانی باور کنی چون باور دارم یک روز خوب میاید...شاید من و تو نباشیم اما میاید!اگر اون روزهای خوب من نبودم و تو بودی لحظه ای از عاشقت جدا نشو که این روزها برای من شده مثال نقضی بر جمله معروفم که همیشه میگفتم "عشق کشکه!مگه اینکه خلافش ثابت بشه!"

38$:مهندس جان، جمعه آخر رمضان این هفته است‌ها، جمعه دیگه عید فِطره!




این روزها که از یک طرف کروبی ملقب به شیخ شجاع که خانه اش در محاصره افرادی ست که باعث لرزیدن جسد شعبان بی مخ در گور شده‌اند! و شیخ قصه ما گیر داده که آقا جان من در راهپمایی قدس شرکت می‌کنم!(نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر!) و از آن طرف ممد آقا خاتمی مردی که خیلی‌ها مشکل‌شان با این بنده خدا نداشتن شجاعت سیاسی بود! دعوت می‌کند از مردم!آدم کم کم نگران میشه نکنه مهندس موسوی جمعه آخر ماه رمضان را اشتباه گرفته که بیانیه‌ای نمی‌دهد!
مهندس جان، می‌دانم که به صلاح جنبش نیست اما خواستم بگویم این جمعه که فردا می‌آید، همان جمعه هست که  امام راحل  اسمش را گذاشت روز قدس و یک سری ضد انقلاب اسمش را کردند روز ایران! همان روزی که در آستانه اولين سالگردش فرمود: «روز قدس روزي است كه بايد تمام مستضعفين را از چنگال مستكبرين بيرون بياوريم. روزي است كه بايد جامعه مسلمين همه اظهار وجود بكنند و هشدار بدهند به ابرقدرتها و به اين تفاله‌هايي كه مانده است از آنها ـ چه در ايران و چه در ساير جاها.»
حالا اگر از بحث‌های حاشیه‌ای که امروز فایده‌ای ندارد(این یکی وژدانی ندارد!) مثه "ادب مرد به از دولت اوست" بگذریم! باید بگویم مهندس جان این جوری که بوش میاد روی ما رو که زمین انداختی و هر چی گفتیم به روی خودت نمیاری که فردا جمعه آخر ماه رمضان است و نه هفته دیگه! و دریغ از یک اعلام حضور یا حداقل دعوت به حضور! البته ما که کلاً حتی اگه لیوان خالی باشه. نیمه پری هم برای دیدن نباشه میگیم به به چه لیوان قشنگی! و در راستای همین طرز تفکر حرف‌های شیخ شجاع که کم مانده با تانک به خانه‌اش حمله کنند را شنیدیم که که گفت توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد، روز قدس بدون من جنبش ما  دیگر معنا ندارد! (یک چیزی تو همین مایه‌ها گفته!) و سکوت شما را هم به عنوان رضایت گرفتیم! و فردا می‌رویم و اون قدر هم مرام داریم که حتی اگر سکوتت را نشکستی به قول یارو گفتنی به حرمت نجابتت رسانه شویم و به روی خودمان نیاریم که سکوت کردی و باز هم بگوییم یا حسین میر حسین!

ولی خواستم بگویم این یک ذره دو دستگی که بین رفقایی که هنوز احساس می‌کنند ما نفس می‌کشیم و هستیم بر سر آمدن به راهپیمایی  پیش آمده با یک بیانیه تمام می‌شود، من و رفقا را نبین هر چی می‌گویی باز کار خودمون را می‌کنیم خیلی از رفقا بدون اجازه بزرگترها هیچ کاری نمی‌کنند!