۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

40$:نامه‌ای سر گشاد به امام مضاعف!




این روز ها که پدر عِلمِ "نامه نویسی به امام مضاعف" ممل آقای نوری زاد مردی از جنس شرف و قلم در زندان اوین به سر میبرد و من مردی از جنس قُر قُر در خانه مان زیر باد کولر نشسته ام و شاکی از اینکه چرا این ممل آقای ابطحی جای اینکه تو فیس بوقش هی استتوس از خودش در وَ کُنه, چرا چهار تا حرف حساب نمیزنه که اینم بره تو زندان !و کمی آن طرف تر جناب سلحشور که اگر این فاز جدید خودنویس عینهو اون لنگر معروف در اقیانوس های اینترنت خیز بر روی زبانم نیافتاده بود میگفتم همون فیلم نامه دزد فلان فلان ....! به خودش اجازه میدهد که به نوری زاد نازنین ما نامه بنویسد!من هم جو گیر میشوم و میگم کی به کیه من هم نامه ای مینویسم و این بار میگویم برسد به مردی از جنس قدرت به نام امام مضاعف!


نامه سلحشور به نوری زاد! 

سلامی به بوی خون جوانان ایران زمین و احترامی به حرمت ریش سفیدت و سن بالاترت! برای نشان دادن حسن نیتم به رسم قدیم خواستم سر یکی از سران فتنه رو با فتوشاپ ببرم بِچِسبونم (اَتَچ سابق)به میلم و براتون بفرستم که همان لنگر مزبور  بر روی خطوط ارتباطی ما افتاد و نشد!ولی از آنجا که میدونم خیلی خیلی دوست دارید من هم صدایتان میکنم امام مضاعف!

از شما چه پنهون چند وقت پیش شایعه فوت رفیق شفیقتان جناب جنتی که بعضی از این ضد انقلابیون بی سواد و بی ادب,که البته در فاز جدید خودنویس هیچ جایی ندارند به ایشون میگویند دایناسور!(در صورتی که کمی تحقیق کنند میفهمند که تیرانازاروس رکس دانیاسور معرف به شاه مارمولک خونخوار هم  بود تا حالا چهل تا فسیل پوسونده بود! )پخش شد و بعدش ایشان خندیدند و گفتند زرشک!فهمیدیم که همانا مرگ حق! و شما در حق ما پدری کردی و حق این همه جوان را کف خیابان الحق و الانصاف بهشان دادی!تازه بعضی ها هم که رو درواسی کردند و حقشان را نگرفتند به زور مامور فرستادی دنبالشان که بیا حقت را بدهیم!ولی با تمام بزرگواری شما و عدالت شما دست بالا دست زیاده امام جان!یک وقتی دیدی این خدایی که میگویند نماینده شما در آسمانها هستش!خواست عینهو جنبش ما تغییر فازی بده  و  حق شما را هم بزارد کف دستتان!حالا مموتی بیار  و  مشائی بار کن!حالا این اتفاق دو حالت دارد...!

۱.این جماعتی که این روزها هر جا شما میروی به عشق ... (شما فکر کن عشق شما ما فکر میکنیم ساندیس و از ساندیس بهترون!) میایند اگر شما به حقت برسی!شک نکن که خیابانها رو تا آنجا که بتوانند پُر میکنند و آی اشک مصباح ببخشید تمساح میریزند بعضی ها شون هم اشک واقعی!ولی چند وقت که بگذرد معبودی جدید پیدا میکنند و شما و اهل بیت تان هم ییهو دیدی شامل طرح فتنه سازی و پسر نوح و طلحه و ذبیر و این جور قصه های دینی شدید!که به قول یارو گفتنی قدرت پدر و پسر نمیشناسد چه برسد به ....

۲.این کشور جماعتی دیگر را شامل میشود که معروف هستند به فراموش کاری به قیمت آزادی!خیلی رُک بگویم همان جماعتی که رای شان هپلی هپووو شد! جماعتی هستند با معرفت و در عین حال فراموش کار!ا جماعتی که میگویم همانها هستند که اگر فرصتی کوچک پیدا کنند و روزنه ای به آزادی ببینند خیابان های کشور را هر رنگی که تو بگویی میکنند حتی اگر حُکمت قرمزی خونشان باشد!اینها همانها هستند که از رفسنجانی ها و .... لطمه ها خوردند اما وقتی ذره ای احساس کردند آزادی آنها با منافع رفسنجانی ها گره خورده دیندار و بی دین در میدان جنگ زیر باتوم گاز اشک آور ایستادند و نماز خواندند!همانها هستند که وقتی آخوند میدیدند هوو میکردند و میگفتند اخوند خوب آخوند ... است! اما وقتی دیدند کروبی ها میگویند با شماییم فریاد زنده باد کروبی ها سر دادند!و ذره ای شک نکن که این جماعت احمق نیستند فقط به دنبال تسویه حساب شخصی نیستند حاضرند فراموش کنند اگر به آنها وعده آزادی داده شود!اما نه از آن مدل وعده ها که 57 امام راحل! دادند..فقط خواستم بگویم تعارف که نداریم من آزادی را دوست دارم تو هم قدرت را!پس بیشتر از این اشتباه نکن ...شاید بگویی حالا که از کف خیابانها ما را جمع کردی دیگه حس معامله قدرت و آزادی را نداری!ولی محض عوض شدن جو هم که شده یاد دفعه قبلی که از آس حکم استفاده کردی بیفت 18 تیر را میگویم یادت هست اگر عکس ما را پاره کردند .....!بزنید ..... را یکی کنید!

حالا از ما گفتن بودا یه وقت دیدی دفعه بعدی دست کردی تو جیبت دیدی دیگه آس حکم نداری که رو کنی!مثه آن شاه خدا بیامرز(شایدم خدا نیامرز) هم رفیق واقعی که نداری حداقل بروی مصر شایدم سوریه!یا هر جایی با خجسته خانم و آقا مجتبی لب ساحل قدم بزنید!خلاصه از ما گفتن بودا!راستی تا یادم نرفته قبل از خداحافظی یکی بزن پس کله آقا مجتبی بگو خوبه یکی خودت رو بزنه!اگر خجسته خانم هم چیزی گفت یکی محکم تر بزن بگو تا حالا اسم پارک لاله رو شنیدن!


هیچ نظری موجود نیست: