۱۳۸۹ مرداد ۱, جمعه

32$:می خوردن و شاد بودن آیین من است, فارغ بودن ز کفر و دین دین من است

رفقای مذهبی , (مخصوصاً آنها که در اکثریت خاموش به سر میبرند و این روزها بد جوری درگیر آماده کردن خودشان برای مراسم نیمه شعبان هستند یا شاید هم به عشق امام زمان این روزها به دنبال جور کردن سفر  جمکران هستند یا بالاتر از آن به عشق خدایی که در همین نزدیکی است به دنبال فیش حج هستند تا در آن دور دور ها خدا را بیرون آن مکعب مشکی که با پرده زیبایی که با طلای ناب تزیین شده ملاقان کنند!) اگر من رو  به دور از هر مذهب و عقیده ای و ملیتی به عنوان یک انسان که حق نفس کشیدن و زندگی کردنم با شما رفیق مذهبی در این مملکت برابر هست قبول داری چند کلامی حرف داشتم!چند دقیقه ای بیشتر وقتت را نمیگیرم رفیق اگر بد گفتم هر چه خواستی بگو اما اگر حرفی برای گفتن داشتم!در تنهایی خود به آن فکر کن شاید من و تو درد مشترکی اون گوشه کنار ها داشته باشیم!





بی مقدمه میرم سر اصل مطلب رفیق!این روزها  از قشنگی این روزگار  مشنگ منِ کافر عرق خور بی دین و ایمون! بین رفقای مذهبی ووول میخورم که تا به امروز با هیچ دختری نخوابیده اند و تا به حال طعم تلخ هیچ مشروبی را حس نکرده اند حتی تکیلا!(کارمون به کجا رسیده آخر مشروب خفنمون شده تکیلا میبینی!!!؟)رفقایی که بر عکس من که عشق رفتن به سواحل هاوایی و جزایر قناری!!!  و از شما چه پنهون اگه خدا قسمت کنه تایلند رو هم دارم(محض دیدن طبیعتش میگم منحرف!)را دارم و باز هم از شما چه پنهون جاده امام زاده داوود رو تا 5 کیلموتریش هیچ وقت بیشتر نرفتم اون هم نه به عشق حرم بلکه به عشق  جاده و قهوه خونه هاش!,عشق رفتن به مکه و مدینه را دارند!  و اگر نشد همین سوریه و اگر باز هم نشد همین مشهد و قم و ای بابا اگر نشد دیگه ته تهش همین امام زاده داوود خودمان!(که از حق نگذریم جای خوش آب وهوایی هم هست!)و همیشه به من میگویند دعا کن کارمون جور شه بریم مکه! بی خبر از اینکه اینجانب در عین نامردی دعا میکنم کار هیچ کدومشون جووور نشه و نتوانند پولهای این مملکت را به اسم ثواب و دیدار خدا در جیب این آقای ملک عبدالله و اون جناب دراز یه لا قبا بشار اسد و آستان قدس رضوی و رفقا بریزند!





همان رفقایی که وقتی من دارم پول این مملکت را در دیسکو های کشورهای عربی و اروپایی خرج میکنم(به جان مادرم اگه از شابدالعظیم اون ور تر رفته باشم!) آنها هم دارند پول رایج همین مملکت را در زیارتگاه های کشور های عربی خرج میکنند! تا به خدا نزدیک تر شوند!



همان رفقایی رو میگویم که روزهایی که من درگیر مهمونی های(بزن برقص بکوبه!) هستم درگیر سفره حضرت ....... و حضرت ..... هستند و همان روزها که من به اسم گناه دارم زحرماری میخورم آنها به اسم ثواب دارند نذری های خوشمزه میخورند! و در همین حال گشنه ها دارند از گشنگی سطل آشغال های همین مملکت رو چنگ میزنند!برای ته مانده غذای من و آنها که شاید سیر بشوند!








و باز هم از حق نگذریم که درست است در دولت مموتی آزادی بیان نداریم اما آزادی بیان مذهب را خیلی هم خوب داریم تا حدی که رفقا اجازه دارند بالای در خانه هاشان به عربی هر جمله مذهبی را که دوست دارند بنویسند!مثلا سر در مغازه مینویسند هو رزاق!(جون عمت که اعتقاد داری روزی دهنده خدا هست!پس چرا از آقایون میترسی!)حالا بگذریم که اون ور دنیا سر در سازمان ملل شعر از سعدی مینویسند و من تا به امروز هیچ خانه ای در کشور فارسی زبان ایران که سعدی مایه افتخار آنها است را ندیدم که شعری از سعدی نوشته باشند!بگذریم که از هر ده ماشین یک ماشین جمله عربی در ستایش خدا و پیامبران خدا و آرزوی ظهور امام زمان داریم!ولی این تن بمیره از هر 1000 ماشین یک ماشین داریم که یک شعر فارسی پشتش نوشته شده باشه فقط شعرهای فارسی آن هم اگر خدا قسمت کند! جایش فوق فوقش در گل گیر کامیون هست که باز هم دم رفقای ماشین سنگین قیژژژژژ(از حق نگذریم به شما رفقا مذهبی تو این یک مورد زیاد بد نمیگذره میتونید هر چیزی پشت ماشین بنویسید حتی به عربی بنویسید سگ حسین!!)...بی خیال فعلاً به صلاح جنبش نیست بیشتر از این گیر بدم !برم سر مشکل بعدی!


برای اینکه طولانی نشه یک راست میرم سر اصل مطلب(این دفعه وژدانی اصل مطلبمه!)یکی از همین رفقا با یک نگاه عاقل اندر کره خری به من نگاه کرد و گفت:این دست بند سبز چیه انداختی دستت تو هم "موسوی چی "هستی!من هم جواب دادم نخیر من" آزادی چی "هستم!!!بعد گفت نمیترسی بگیرنت من هم گفتم نمیترسی به جهنم بری؟ و اون خندید و من هم خندیدم ولی خودمنیم جفتمون داشتیم فحش رو به همدیگه میدادیم تو دل هامون!آهای رفیق مذهبی که برای رسیدن به خدا هر چه قدر پاش بیافته پول خرج میکنی و مثه من کافر نیستی مگر نه اینکه این دنیا زندان مومنه!مگر نه اینکه سکوت در برابر ظلم.......مگر نه اینکه وقتی دارند هم نوعتو میکشن سکوت کردن....اصلاً بی خیال بابا!هر چی خورده بودیم پرید بابا لُپ کلام این یه جمله هست!
بیا و مثه من, رو بازی کن رفیق !من به چیزی به اسم آزادی اعتقاد دارم و براش میجنگم و تو به چیزی به نام بهشت و حوری با طعم قوری!اعتقاد داری (مدیونی اگه فکر کنی به اون قضیه ناپلئون که هر کسی برای چیزی که نداره میجنگه ربطی داره!)ولی ازمردن میترسی وژدانی این تن بمیره میخوای باور کنم به حرف هایی که میزنی و کتاب هایی که میخونی اعتقاد داری؟که اگر به این حرفها و کارها و کتاب ها اعتقاد واقعی داشتی صف اول مبارزه را همین بچه های مذهبی جنوب شهر پُر میکردن نه .....!
رفیق داستان اون شیخ و فاحشه رو شنیدی؟



شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی / هر لحظه به دام دگری پا بستی
 گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که می نمایی هستی؟

۱۲ نظر:

ناشناس گفت...

بیا برو بابا ریدم تو اون دستبند سبزت که ریشش مذهبیه
با رنگ کثیف مذهبی اومدی مذهب رو نقد میکنی؟
میدونی فقط از یه چی لذت میبرم
کارگرا دهاتیا بچه های حاشیه نشین شهری مثل خودم اصلا این جنبشو به تخم چ÷شونم حساب نمیکنن
انگار مردم از تاریخ درس گرفن
مردم کاشتن
خمینی و موسوی برداشتن
دیگه مردم نمیکارن تا امثال شما برداشت کنن
بزودی کارگران،با رنگ سرخ انقلاب نظام رو به خاک و خون میکشند

ناشناس گفت...

امريكا و همپيماناش انقلاب كردن كه دين و دنيامون را غارت كنن كه كردن. و ما به جاي اينكه دنبال اون دست نامرئي باشيم به دين هم بد و بيراه مي گيم كه عقده هامون خالي بشه.

Unknown گفت...

نوشته اي بي ريا و رفيقانه بود و نكاتي داشت ظريف و شايستة انديشيدن. خسته نباشي هم ميهن

دلقک گفت...

آقای ناشناس
قبل از اینکه نظام رو به خاک و خون بکشی چند تا حرف باهات دارم!
1.جای اینکه به فکر خاک و خون کشیدن این نظام باشی اول به فکر این باش که یاد بگیریم وقتی یه جا جمع میشیم دور هم دیگه بتونیم با هم حرف بزنیم نه فحش بدیم!
2.بهتر که بیشتر در مورد دست بند سبز تحقیق کنی دست بند سبز شاید تا یک سال پیش ریشه مذهبی داشت اما این روزها کمتر آدم مذهبی از ترس برای مذهب دست بند سبز میبنده!
3.حداقل من که مذهبی نیستم به مذهب رفقا احترام گذاشتم و نگفتم نه این مال مذهبی هاست و از این حرف ها
4.باز هم از کجا میدونی که من بچه کجا هستم چرا عادت کردیم به همین راحتی به هر کسی تهمت بزنیم!کجای دنیا مردمش اینجوری با هم دور یک میز میشینن و حرف میزنن!

دلقک گفت...

اون یکی ناشناس :
دادا آمریکا و همپیمانانش رو بی خیال بورکینافاسو و روسیه و چین و.... رو بچسب وقتی دنیا که بره دین هم خودش میره!!!دادش شیکم گشنه هیچی نمیفهمه!من هم به کلیت دین توهین نکردم به رفقای مذهبی گفتم اگه خدایی مذهبی هستید به چیزی که اعتقاد دارید کامل عمل کنید نه فقط قسمت های بی خطرش!
رضا جان :
خیلی مخلصیم دادا وسط این همه بد بیرا حالی دادی اساسی به ما رفیق خیلی مخلصیم و خوشحال که یک نفر حداقل میدونم دلش از ما نگرفت!

ناشناس گفت...

مرسی، کاملا باهات هم عقیدم من خدارو دوست دارم و به همه مقدسات احترام میزارم. اما واقعا بیاید فکر کنیم ما گاهی تعصب بی جا نداریم؟؟؟؟؟
و خدایی که همین نزدیکی است....

ناشناس گفت...

خاک بر سر سبزتون بکنند که باز هم دارین گول آخوندها رو میخورین
یادتون نرود که سگ زرد برادر شغال است
با تعارف نمیشه انقلاب کرد که
این حکومتها به زور کیر اومدند به زور کیر و اسلحه هم باید برن
یه مشت بچه قرتی داد میزنین آزادی دموکراسی هر چی هم میزنند تو سرتون باز برای کشته ها شمع روشن میکنید
خب کس خلها چند تا آخوند رو وسط خیابون آتیش بزنین اگه راست میگین

ساسان گفت...

ریدم تو اسلام و هرچی مسلمون کسکش و اون پیامبر زن باز جاکششون مرده شور اسلام و اون مسلمونای جاکش خونخوار آدم کش

دلقک گفت...

خواهش میکنم خواهش میکنم لطف دارید شما نظر مثبتتون درمورد ساخت کوکتل موروتوف و حمله به بیت رهبری چیه؟؟؟

mojtaba mostafavi گفت...

سلام ، رهبر عزیز حضرت آیت الله خامنه‌ای فرمودند آزادی سخن و تظاهرات برای مصر ییها و تونسیها و همچنین مردم لیبی حلال است ، فقط می‌خواهم بپرسم آیا این آزادی فقط برای سنی هاست یا برای شیعیان هم هست ؟ چیزی که خیلی واضح است اینکه کشتن مسلمآنانی‌ که فقط آزادی حقیقی میخواهند دوباره مد شده ، چه در خارج و چه در مملکت خودمآن.

azadeh گفت...

سلام امیدوارم که بالاخره مسئولین و روسای مملکتمون به عقل رسیده باشند و دست از بازی کردن با نیروی اتمی‌ کشیده باشند. این ژاپنیها که انقدر وارد بودند بدبخت شدند حالا چه برسد به ما که کارشناسانمون یه سری روسی هستند که مثل چینیها و ژاپنیها به خدا ایمان ندارند حالا چطور میشه دلشون به حال ما بسوزه.این همه نفت داریم این همه سد داریم اما تا مردم را به پودر تبدیل نکنند ول کن نیستند. من فدای ولایت فقیه و رهبرم نه این دولتیها.

امير گفت...

رفيق بغض جاده . . .