۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

4$:دیگه دیره دیگه دیره دل جای دیگه اسیره!


مهندس جان دستت درد نکنه گُل کاشتی فقط یکم دیر کاشتی الکی به خودت نگیر منظورم این 2 3 روز نیست بحث بحث 20 30 ساله!ای کاش 20 30 سال پیش میفهمیدی که از فردای انقلاب مُد شد که همینجوری برای رضای الله آدم بکشند!انگاری الله شیشه عمری دارد که با خون جوانان این سرزمین پر میشود!شما هم که نیشت رو باز کردی و فکر میکنی بین سبز ها تفرقه افتاده نیشت را ببند و شما ای سبز متعصب عزیز که اخم هایت رفت تو هم اخم هایت را باز کن که اگر همین انتقاد های تند از موسوی ها(طرفداران متعصب کروبی بخوانند کروبی ها!) نبود امروز کلمه جای بیانیه موسوی مثل پارلمان نیوز مینوشت: پنج تن از عوامل گروهكهای ضد انقلاب اعدام شدند.




اپیزود اول:شب انتخاباته 40 میلیون آدم فک مبارکشان به زمین چسبیده چه آنهایی که رای سبز دادند چه سیاه!هر دو طرف خوب میدانند که کمتر فرمول ریاضی هست که بتواند یک نمودار صعودی را ییهو سیخ به سمت جلو بدون ذره ای خطا هدایت کند!ریاضی دان ها جلسه گذاشته اند و امام گفت انتخابات ما انفجار معادلات بود!
اپیزود دوم:عده ای که هنوز فکشان پایین نیامده بود و جلوی ستاد موسوی و وزارت کشور بودند فک هاشان توسط گروهی مشنگ موسوم به لباس قشنگ پایین آمد تا دیگر جای هیچ گونه شکی در مورد درست بودن منحنی نباشد!شایعه بود که فقط از ما بهترون ها فکشان سر جاشون مونده چون آنها کاشف این معادله بودند!

اپیزود سوم:فحش خار و مادر بود که نصیب بعضی ها میشد حتی (موسوی ها/کروبی ها) که بازم خر شدیم !که ییهو بیانیه آمد که شنبه راهپیمایی سکوت میکنیم!از حق نگذریم این کار را (موسوی ها / کروبی ها) کردند و پایه جنبشی موسوم به جنبش سبز را کوبیدند بر خاک این کشور!واینجا بود که فک از ما بهترون ها هم بر زمین کوبیده شد و فهمیدندکه در معادلات خود یک مثبت و منفی را اشتباه کرده اند!و بعد یک هفته که همین جوری فکشان رو زمین بود ییهو یکی از آن بالا گفت گور بابای معادله من از اولش هم گفته بودم ما رو چه به ریاضیات!چوب و چماق رو بردارید تا بگم دو دو تا چند تا میشه!
اپیزود چهارم:مردم به خاک و خون کشیده شدند (موسوی ها /کروبی ها) از مردم عقب ماندند و تاریخ تکرار شد...اعدام شکنجه تجاوز و.....ولی این بار صداها خفه نشد و صدا ها بلند تر شد!و به گوش دنیا رسید!و بادبادکی به اسم هاشمی عضو حزب باد این وسط قاطی کرد از بس هی این وری و اون وری شد و سوالی ذهن خیلی ها  رو مشغول کرد باد از کدوم طرف میاد!؟ 
اپیزود آخر:انتظار ها بالا رفت روز اول میگفتند رای من کجاست امروز میگویند مسئولین اعدام های دهه 60 کجایند!؟و عده ای هم به نقش قبر خمینی رو آوردند!و عده ای هم به عدل علی شک کردند!میگویند ما عدل علی نمیخواهیم حکومت علوی نمیخواهیم!(حالا کدوم علی رو میگن خدا میدونه!...خ خ خ خ خ خ خ خ !)عده ای مثه خود من گفتند اصلاً ما را مثه مردم بیچاره آمریکای جهانخوار ستمگر کافر پدر سگ  زجر بدهید!و عده ای گفتند به قول یارو گفتنی آیا واقعاً مشکل رهبران جنبش ما اینه که زمان جوونیشون موهاشون رو چه جوری درست میکردند!!!!!؟؟؟؟و در آخر همین جوری محض خنده به خودم گفتم:رهرو آن نیست گهی تند(مثه من) و گهی خسته (مثه موسوی سایلنت!)رود. رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود...

۲ نظر:

ناشناس گفت...

خوب نوشتی. دستت درد نکنه

بی کران گفت...

چند روز دیگه اولین سالگرد ؟ اسمش چی باشه این خرداد ماه لعنتی که با همه ی سبز بودنش قرمز شد با رنگ خون بچه های نازنینی که دیگه نیستند !!!
دلقک جان بی خیال شو ...